❌ #سـرگـذشـت_قـاتـلان? امــام حـسـیـــن علیـہ الـسـلام… ??? بیشتر »
آرشیو برای: "مهر 1396, 25"
خاطرات و گزارشات از شهید قلی پور نزدیک یک هفته بود که سوریه بودیم. موقع ناهار و شام که می شد علیرضا غیبش می زد. بهش گفتیم: مشکوک میزنی علیرضا، کجا میری؟ گفت: وقتی شما مشغول ناهار خوردن هستین، من میرم به فاطمه و ریحانه ( دختر شش ساله و هشت ماهه اش ) زنگ… بیشتر »
آخرین نظرات