امام(علیه السلام) درمنطقه «ذو حسم»(1) با سپاه حرّ (سپاهى که از سوى ابن زیاد براى جلوگیرى از ورود امام(علیه السلام) به کوفه فرستاده شده بود) برخورد کرد و هر دو سپاه در آنجا فرود آمدند، چون وقت نماز ظهر رسید امام به «حجّاج بن مسروق» فرمود:
«أَذِّنْ رَحِمَکَ اللهُ!… حَتّى نُصَلِّی ; اذان بگو: خداوند ترا رحمت کند،… تا نماز بگزاریم». حجّاج برخاست و اذان گفت، آنگاه امام(علیه السلام) به حرّ بن یزید خطاب کرد:
«یَابْنَ یَزیدَ! أَتُریدُ أَنْ تُصَلِّىَ بِأَصْحابِکَ وَ أُصَلِّی بِأَصْحابِی؟ ; آیا تو قصد دارى با یاران خویش نماز بگزارى و من نیز با یاران خود نماز بگزارم؟».
حر پاسخ داد: شما با یارانت نماز بگزار، ما نیز به تو اقتدا مى کنیم!
آخرین نظرات